جدول جو
جدول جو

معنی وچه خون - جستجوی لغت در جدول جو

وچه خون
کودک خوانندهکودکی که پای منبر واعظ و روضه خوان خوانندگی
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(کَ / کِ)
بچۀ خواننده. کودک که پای منبر واعظ و روضه خوان خوانندگی کند. پامنبری. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(چَ زَ خُ)
دهی است از دهستان اوجان بخش بستان آباد شهرستان تبریز. 667 تن سکنه دارد. از اوجای چای آبیاری میشود. محصولش غلات، سیب زمینی و یونجه است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
بچه ها
فرهنگ گویش مازندرانی
نوعی خربزه ی زردرنگ و دراز را گویند
فرهنگ گویش مازندرانی
اتاق میانی
فرهنگ گویش مازندرانی
پی خوان، خواننده ی دوم که ترجیع بند اشعار خواننده ی اول
فرهنگ گویش مازندرانی
کم سن و سال، بچه سال
فرهنگ گویش مازندرانی